نویسنده معروف کنت بیکسبی در سفر خود به ایالات متحده با دستیار آن راجرز برای تبلیغ آخرین رمانی او، میریام است. زندگی آنها پیچیده تر می شود در حالی که در کلیولند زمانی که کن دیدار از یک شعله قدیمی دریافت می کند، جولی سلوچی سابق در حال حاضر با جولی ویلسون ازدواج کرده است، دو نفر که در سال های پس از روز کالج خود را دیده اند. جولی هنوز هم با Ken کنجکاو است، مخصوصا چون او مطمئن است که او الهام بخش برای قهرمان دشمن، میریام است. جولی احساس می کند که او باید کن را در نظر داشته باشد و وعده هایی که در کالج برای یکدیگر انجام دادند، روزی ازدواج خواهند کرد، که اکنون خانم هاروی ویلسون است. هاروی هم از فداکاری همسرش آگاه است، زیرا او به طور مداوم با انتقاد از او می گوید: "کنت بیکسبی این کار را نمی کند"، و به همین ترتیب او می خواهد برای دیدار با رقابت. همچنین آگاهی از جنجال جولی، خواهر جولی، الیزابت کلوچسی و وکیل الیزابت، آرتور وستلیک است، که با آن درباره برنامه ای برای نگه داشتن کن کاملا در حالی که در کلیولند نگهداری می شود، صحبت می کند، به طوری که جولی فرصتی برای تنها بودن با او نخواهد داشت و به همین ترتیب اجتناب از رسوایی کن ممکن است نظرات خود را در مورد چگونگی رسیدگی به وضعیت با جولی بر اساس احساسات خود را برای او داشته باشد. آن، که به واسطه دستیار وی به وفاداری و وفادار است، در عالم قرار دارد، اما او نیز در عاشق بودنش است، و این دوگانگی که بر او تأثیر می گذارد.