دختری که مامور توزیع شیر است با مرد جوانی آشنا میشود و به زودی شیفته اش میشود.دختر آن چنان از کارش فارغ میشود که به زودی او را از کارخانه اخراج میکنند.دختر موضوع را با مرد جوان درمیان میگذارد و چندی بعد با کمال تعجب کارخانه ی شیرفروشی را در تملک مرد محبوبش میبیند و از آن پس تا پایان ماجرا ازدواج دختر و پسر،حوادث خنده آوری روی میدهد که در تمامی آن ها دختر سهم نخست را دارد.