معلم جوانی به نام آقای ربیعی به مدرسه می آید و بچه ها به دلیل اینکه به معلم قبلیشان علاقمند بوده اند و فکر میکنند او به جای معلم دلبندشان آقای گلچین آمده است با او ارتباط برقرار نمیکنند و او را به شیوه های مختلفی آزار میدهند. معلم جدید هم به شیوه های مختلف سعی میکند جلوی آزار و اذیت بچه ها را بگیرد. تکالیف زیاد و امتحانات روزانه از تنبیهات آقای ربیعی است. بچه ها سعی میکنند از طریق یکی از دانش آموزان در معلم جدید نفوذ کنند و نظر او را به خودشان جلب کنند. آقای ربیعی میپذیرد اما در بازگشت به مدرسه میبیند که چهار چرخ ماشینش پنچر شده است و او دوباره به روش قبلی تنبیهی خود بازمیگردد. در نهایت معلم جوان به دلیل تنبیهات زیادش بر روی یکی از دانش آموزان از کار اخراج میشود و متوجه میشود که دانش آموزان بدلیل علاقه زیاد به معلم قبلی شان، او را آزار میداده اند تا کلاس را رها کند و برود. بچه ها وقتی متوجه میشوند که معلم قبلی درگیر بیماری است و به همین دلیل مجبور شده کارش را رها کند، معلم جدید را می پذیرند.