مردی که برای ارتقاء ازدحام می کند، زن فریبنده خود را به رئیس خود می دهد. سپس علی رغم این فداکاری، یک مرد دیگر برای به دست آوردن موقعیت به ارمغان می آورد و اولین مردی که با رشوه مواجه شده است و به طور بالقوه از شرکت خارج می شود. تحقیر شده، او تصمیم می گیرد که خودکشی کند. همسرش پس از آن همه انتقام جویان را به دست می گیرد و راه خود را به خانه استیونز به عنوان یک معلم به پسر نوجوانش هدایت می کند. البته، آنچه او می آموزد، در یک برنامه درسی مدرسه نیست. او بیشتر مسمومیت همسرش را آغاز می کند، در حالی که او و همسرش را اغوا می کند. هر کس، البته، در برابر یکدیگر قرار دارد. اما هیچ یک از گروه ها فکر نمی کنند که تود را سرزنش کنند.