پس از پیروزی انقلاب، یک سرهنگ ساواک، با تظاهر با اینکه درگذشته است، مخفی میشود. "رامین" پسرش که دور از خانواده به تحصیل اشتغال داشته و همیشه گمان میبرده که پدرش مبارزی ضدرژیم است به وطن باز میگردد. رامین اطلاع ندارد که خودش نیز بدون اینکه بخواهد واسطهای برای پدرش جهت شناسایی مبارزان بوده است. پسر جوان خدمتکار خانهی سرهنگ یکی از قربانیان همکاری مشترک رامین و پدرش بوده و حالا در بازگشت رامین به وطنش خواهرش قصد انتقامجویی میکند. در جریان فعل و انفعالاتی که صورت میگیرد رامین به حقیقت پی برده و قصد دستگیری پدرش را میکند، اما او با ترن میگریزد، رامین به تعقیبش میپردازد و پیش از آنکه به او برسد، پاسداران سرهنگ را دستگیر میکنند.