نیما، دانشجوی مهندسی پزشکی درصدد ساخت و ثبت دستگاهی هشدار دهنده است تا بتواند به دخترش نگار که دچار نارسایی قلبی است کمک کند. او دستگاه را روی نگار آزمایش میکند اما جدا شدن دستگاه از نگار در حین خواب باعث مرگش میشود . زندگی نیما از هم میپاشد و همسرش او را ترک میکند . اما نیما با حمایتهای مادر همسرش و دوستش سهیل دوباره شروع میکند و هما نیز برمیگردد