"ضیاء" میخواهد گذشتهاش را با یاری پسرش از یاد مردم ببرد، اما پسر مسلم با آشناییاش با دختر مسیحی (سارا) پدرش را در وضع ناراحتکنندهای قرار می دهد. پسر و دختر با هم میگریزند. پدر متعصب به تعقیبشان پرداخته و در یک درگیری پسر به قتل میرسد. در همین زمان پدر میفهمد که دختر برای ازدواج با پسرش مسلمان شده که البته دیگر نیز دیر است.