آنا یک نوجوان جوان از مدرسه شبانه روزی کاتولیک برای تعطیلات به خانه می آید و پدرش را ترک می کند. مادرش ویران شده و در شرکت کشیش محلی محدود شده است، که او نیز یک دوست دوران کودکی است. آنا به پدربزرگ محبوبش چسبیده است. او همچنین نزدیک به پیر، یک نوجوانی آزاد است که کمی درباره خدا مراقبت می کند، رشد می کند. آنا در حال آماده شدن برای تأییدش است، اما میل او به پیر، باعث می شود که ایمانش را از دست بدهد. او می خواهد خود را بیش از حد، بدن و روح ... اما نمی داند که آیا آن را به خدا، یا چیزی دیگری؟