دو باجناق در یک محله زندگی میکنند و گهگاه با هم رفت و آمد دارند و میهمانیهای خانوادگی سادهای برگزار میکنند؛ اما پس از مدتی به دلیل چشم و همچشمی، روش خود را تغییر میدهند و مهمانیهای مجللتری برگزار میکنند تا آنجا که کمکم مجبور میشوند برای تهیه سوروسات مهمانی، وسایل منزلشان را هم بفروشند و یا پول قرض کنند. در آخرین مهمانی، باجناق میزبان با مشکلات فراوان و قرض گرفتن، میهمانی پرهزینهای تدارک میبیند، اما در شب موعود، به علت فوت پدر باجناق دوم، میهمانها نمیآیند و...