وقتی Okita Kazuaki به عنوان یک دکتر شروع کرد، او مجبور شد استعفا دهد از بیمارستان. او Danjo Mifuyu دوست دخترش را ترک کرد و به تنهایی به ایالات متحده رفت. 10 سال به عقب برگشته و او به عنوان یک جراح با مهارت های برجسته برای نجات معلم سابق خود را از بیماری به ارمغان می آورد. معلم او هیچ کس دیگری از پدر سابق دوست دخترش نیست. در زمانی که اوکیتا دور بود، مایفویو دوست خود را دوست Masao، که در حال حاضر معاون مدیر و وارث بیمارستان است، ازدواج کرد. بدتر از همه، این دوست، کسی بود که ده سال پیش از او شکل گرفت. Okita باید با تمام وجود تلاش کند تا معلمش را نجات دهد. اما او هرگز از میان چرخش عشق، تمایل، دوستی، حسادت و غرور خودداری می کند. Okita ممکن است ناخوشایند باشد، اما به بیماران با تمام قلبش رسیدگی می کند. راه زندگی او افراد کار در بیمارستان را شروع می کنند تا از خودشان بپرسند چطور مراقبت های بهداشتی واقعی است.