«سهراب» رزمندهٔ جوانی است که به اسارت ارتش عراق درآمده است، اما موفق میشود پس از مدتی، از اردوگاه اسرای جنگی بگریزد و به ایران باز گردد. او که از برخورد با خانوادهاش نگران است، تصمیم میگیرد به کمک دو تن از همرزمان خود، به یاری آزادهای بشتابد که دچار ناراحتی عصبی است. سرانجام پس از اتفاقاتی، خانواده سهراب موفق میشوند او را پیدا کنند.