"خان دایی" حاجی پولداری است که به هنگام مرد به شرطی حاضر میشود کلید گنجینهاش را در اختیار فامیلی بگذارد که فرزندان گمشدهی او را بر بالینش بیاورند.مباشر خان دایی که مرد بدطینتی است با فریب سه جاهل ساده دل زیر بازارچه و جازدن آنها به عنوان پسران گمشدهی خان دایی وی را متقاعد میکند تا بتواند ثروتش را به دست بیاورد.اما سه جاهل جوان با کمک سرکار استوار واقعیت را فاش میکنند.مباشر گرفتار قانون شده و از آن پس خان دایی ادارهی کارهایش را برعهدهی سه جوان میگذارد.