ماریو و دوست دختر باردار کلارا در حال تلاش برای پیدا کردن یک آپارتمان جدید برای زندگی از آنجایی که آپارتمان خود را فروخته اند و نیاز دارند در پانزده روز حرکت کنند. هنگامی که ماریو یک تبلیغات جذاب را در صندوق پستی اش پیدا می کند، کلارا را متقاعد می کند که با او به محل برگردد. او به یک منطقه دور در حاشیه رانندگی می کند و با نماینده املاک و مستغلات در جلوی یک ساختمان قدیمی در یک محله رها شده است. هنگامی که زن و شوهر آپارتمان را می بینند، آنها آن را دوست ندارند، اما آنها مجبور به اقامت هستند.