"لئو وینسِی" نقشه ای از طرف پدر مرحومش دریافت می کند که او را به شهر افسانه ای "کُر" می رساند تا بتواند نیاکان مرموزش را شناسایی کند. او در این راه به همراه رفیقه اش "رکسان" پیش می رود. به زودی در می یابد که او تنها بازماندۀ جد مصری اش است که مقامی مذهبی بوده و به جرم این که عاشق شاهزادۀ مصر شده است، اعدام شده است...