مردی با همسر و شش فرزند قد و نیمقدش در خانهی یک حاجی پولدار زندگی میکنند. اختلاف بین این دو خانواده آنچنان است که فقط اتفاق گاهی آنها را برابر هم قرار میدهد و آنهم در حد یک احوالپرسی مختصر! پسر خانوادهی فقیر و دختر خانوادهی ثروتمند با یکدیگر آشنا و سپس شیفتهی هم میشوند. آشنایی این دو درگیریهایی را باعث میشود که سرانجامش به نزدیکی و دوستی بین دو خانواده منتهی میشود.