این داستان متیو و پسرش واسکو است که در ناحیه فقیر در نزدیکی مرز بلغاری-ترکی-یونانی زندگی می کنند. میثم همسرش را از دست داده است، احترام به پسر 18 ساله اش و این کار که او را مجبور به پرداخت وام برای خانه اش کرد. از جان گذشته، او پیشنهاد خود را از فرمانده نظامی سابق خود (Predrag 'Miki' Manojlovic) برای قاچاق مهاجران غیرقانونی سوریه در مرز او که مجبور به دفاع بود، می پذیرد. جاده در سراسر اوج به نام "قضاوت"، محل پر از خاطرات تیره از هزاران سال از تاریخ، اما همچنین از گذشته خود Mityo است. کشف راز وحشتناک او را مجبور خواهد کرد او را با گذشته روبرو کند تا بتواند صلح داخلی خود را پیدا کند و پسرش را ببخشد.