در سالهای دههی (50-1340)، «اسمیت» در پوشش ریاست کمپانی حمل و نقل بینالمللی دریایی در بندر عباس، نفوذ و سلطهی خود را در جهات مختلف تعمیم میدهد و هیچکس را یارای انتقاد از او و مزدورانش نیست. با ارعاب و خشونت هر اعتراضی بیاثر میماند و سرانجام «جمیل» بدون واهمه در برابرشان میایستد و یاران و حامیانی نیز مییابد... پایداری او و همفکرانش سرانجام به نابودی «اسمیت» منتهی میگردد.