نقش اول یک فیلم هادی است که در حین فیلمبرداری آسیب دیده و نمیتواند نقش خود را که یک رزمنده است و در هنگام اجرای تعزیه با پدرش شهید میشود را اجرا کند وکارگردان به دنبال یک بازیگر جایگزین میگردد و از طریق جوانی بهنام رامین با شخصی به نام محمود آشنا میشود که شباهت زیادی به هادی دارد اما وی قبلا معتاد بوده و خانوادهاش را اذیت کرده و اکنون که پسرش بیمار شده و در بیمارستان بستری است نذر میکند این نقش را ایفا کند و موفق هم میشود و پسرش نیز بهبود مییابد