"فرهاد" فرزند مردی متمول به نام "افخم" شیفته "ستاره" رقاصهای است که قصد دارد ثروت او را به چنگ آورد. افخم دختری به نام "مریم" را اجیر میکند تا توچه فرهاد را از ستاره به خود معطوف سازد. فرهاد سرانجام واقعیت را دریافته و علاقمند مریم میشود. پدر_ افخم_ مشکل تازهای مییابد و سعی میکند پسرش را نیز از مریم دور کند. اما فرهاد واقعاٌ مریم را دوست دارد و پس از یک سلسله ماجرا، سرانجام پدر به وصلت فرهاد و مریم رضایت میدهد.