سه رانندهی تاکسی که باهم دوست هستند در برخورد با دوست حادثه زدهای کوشش میکنند یاریش دهند.یکی از رانندهها کارت دعوت یک با میهمانی با شکوه را پیدا میکند و با این هدف که بتواند بوسیلهای پول معالجهی دوستش را زودتر به دست آورد در این میهمانی شرکت میکند.دختر فقیر خیاطی نیز که وضع مشابهی با راننده دارد برای ترقی سریعتر با کارت یکمشتری خیاطی در میهمانی شرکت میکند.راننده و دختر خیاط باهم آشنا میشوند و پس از مدتی حقیقت را درمییابند اما حالا عاشق هم هستند، آندو ازدواج میکنند و با یاری هم پول معالجه دوست راننده را نیز پیدا میکنند.