"سماواتی" کارمند وظیفه شناس و درست کار پس از اینکه حقوق عقب افتاده خود را یکبار دریافت میدارد، آن را گم میکند و به این ترتیب همه امیدهایش را در جمع و جور کردن زندگیاش از دست میدهد. سماواتی با دریافت حقوق قصد داشت مقرری ماهیانه، هزینه جاری زندگیاش و اجاره معوقه آپارتمانش را بپردازد. "زینب" همسر سماواتی در این تگنا به یاری همسرش می آید و قصد فروش جواهرات خود را میکند ولی در این زمان پول او پیدا میشود.