مرد میانسالی بهنام علی طاری در کوچهای به قتل میرسد. سرگرد مکی مأمور رسیدگی به این پرونده میشود. همسر مقتول جسد را شناسایی کرده ولی مدعی است وسایل شخصی همراه جسد متعلق به شوهرش ناست. در تحقیقات مشخص میشود او با زن دیگری بهنام آذر ماجدی که همکار سابق طاری در شرکت تعطیل شده صادرات و واردات بوده رابطه داشته است. پس از مدتی جسد ناصر روز بهانی پیدا میشود. معلوم میشود هر دو در کار شرطبندی بودهاند و پلیس متوجه میشودجهانگیر به علت اینکه این دو نفر باعث فریب پدرش شده و زندگی آنها را به هم زدهاند، به قتل رسانده است