یک فیلمساز ایرانی که در فرانسه زندگی می کند، پس از پانزده سال به همراه گروه فیلمسازی اش به تهران می رود تا مستند درباره وضعیت جدیدی در ایران تهیه کند. در ابتدا، به دلیل پیش فرضهای گروهی در مورد جامعه ایران، او در برخورد با برخی واقعیت های اجتماعی در ایران به سبب قضاوت سطحی و دیدگاه های یک طرفه خود را می بیند؛ اما بعد از مدتی، با توجه به ارتباط عمیقتری با واقعیت های دیگر در فرهنگ ایرانی و زندگی روزمره مردم آن، میان گروه فرانسوی و منافع و رفتار مردم ایران، ارتباطات عمیق تر برقرار می شود. در عین حال، رابطه بین مدیر عامل ایران که با نگرانی های غیر واقعی و توهمات دیگری نیز در مورد کشورش مواجه است، آرامش و اعتماد لازم را با پیدا کردن یک دیدگاه جدید در قضاوت هایش به ارمغان می آورد. پایان این فیلم آغاز کار با درک عمیق تر از مدیر و گروه فرانسوی آن در ایران است که آنها را در فستیوال های زیبا تر در تهران ایجاد کرده است.