احمد مأمور می شود تا توطئه مسموم کردن آب آشامیدنی مناطق جنگی را در کردستان کشف و مسببان آن را دستگیر کند. فردی به نام امیر، از مردم منطقه، او را مساعدت می کند. احمد که به بردار امیر مشکوک است در می یابد که فرد مورد نظر کسی جز امیر نیست. با هشیاری او امیر و اشخاصی که به او کمک می کنند کشته یا دستگیر می شوند.