«ستوان ورجیل تیبز» (پواتیه) از اراده پلیس سن فرانسیسکو، عازم بازگشت به خانه، نزد همسرش، «والری» (مک نر) و دو فرزندش است که تلفنی خبر قتل دختری را به او می دهند و این که «پدر لوگان شارپ» (لندا) - یک کشیش محلی و از مبارزان حقوق اقلیت ها - هنگام خروج از خانه دختر دیده شده است. در بازجوئی، «شارپ» می گوید که از آپارتمان بازدید کرده تنها به این دلیل که دخترک از مریدانش بوده است. «تیبز» و همکارش، «کِنِر» (شاینر) در تحقیقات بعدی، به مظنونان دیگری می رسند که...