مجموعه اول باغ مظفر داستان تنها میراث به جا مانده ازخان قلی خان، خان بزرگ منطقهٔ قلهک و تهران بزرگ است. عمارت دوتکهای که در یک طرف آن مظفر مظفر زرگنده ملقب به مظفرخان به همراه خانواده و خدم و حشم و در طرف دیگر منصور مظفر زرگنده به همراه همسر جوان خود شیدا زندگی میکنند...
مجموعه دوم قل مراد عاشق فروغ است اما نمیداند چطوری به او ابراز کند. کامران به او آموزش میدهد تا بتواند از فروغ خواستگاری کند. فروغ با شنیدن این موضوع عصبانی میشود و یک قاب عکس را بر سر قل مراد میشکند. نازی هنگام جمع کردن خرده شیشههای قاب عکس یک تکه از یک نقشه گنج را پیدا میکند که متعلق به خان قلی خان، جد بزرگ مظفر زرگنده است.. مجموعه سوم قاب عکس خان قلی خان در منزل منصور مظفر زرگنده حکایت پیچیدهتری داردو تلاش خان مظفر برای تصاحب آن همچنان بینتیجه است. در این بین راز قاب عکس خان قلی خان برای دیگران نیز فاش می شود...
مجموعه چهارم قاب عکس خان قلی خان تحویل موزه داده شده است و اهالی باغ مظفر برای کامل کردن نقشهٔ گنج به آن نیاز دارند. بردبارخان پدر نازی، تخصصی دارد که...
مجموعه پنجم شب هنگام بالاخره موزه خلوت می شود و کامران برادر نازی برای برداشتن قاب عکس خان قلی خان دست به کار می شوند که ناگهان شبحی از راه می رسد...
مجموعه ششم جویندگان میراث خانوادگی خاندان مظفر زرگنده سومین نقشه را نزد قل مراد خان می یابند و محل مورد نظر را که قبر خان قلی خان است جستجو می کنند اما قبر خالی است و با نشانه دیگر همه به سوی تهران روانه می شوند...