ماکسیم همه چیز را که باید خوشحال باشد: مدیر یک نمایندگی فروش خودرو بالا و آینده، او با یک زن جوان زیبا ازدواج کرده و در ویلا راحت زندگی می کند. همه چیز روز را تغییر میدهد، سیمون، همسرش، توسط گروهی از اراذل و اوباش به قتل رسیده است. ماکسیم مجبور است که با خودشان مقابله کند، از برادران خود برای کمک به آنها درخواست می کند، زیرا آنها به فالونیزه های کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرند. اما دخالت آنها فساد است و وضعیت ماکسیم و خانواده اش بیشتر و بیشتر غیرقابل انکار است ...