آقای متین با سالها تلاش و عشق، کارگاهی برای بافت فرشهای نفیس ایرانی به راه انداخته است، متین با تمامی اعضا خانوادهاش در یک سانحه رانندگی از بین میروند. وکیل متین که با سرمایهای عظیم و بدون وارث مواجه شده نقشهای را برای تصاحب اموال متین طراحی میکند و با آوردن منصور به جای برادر متین تصمیم میگیرد که مال و اموال متین را بالا بکشد اما برادرزن متین به آن مشکوک میشود و خود منصور هم با علاقهمند شدن به سرکارگر کارگاه قالی بافی وی به اشتباه خود پی برده و ماجرا را برای همه تعریف میکند. هوشنگ نیز به خانه میآید و منصور بعد از آزادی راننده کارگاه متین میشود.