پرویز دانش در یک شرکت کامپیوتری کار میکند و پروژه "سفر در زمان" را برنامهریزی کرده ولی رییسش ، آن پروژه را بهنام خودش به مدیر کل ارایه میهد و او را از کار بیکار میکند. سحر و سامان ، بچههای پرویز با کامپیوتر پدرشان بازی میکنند و در اثر دستکاری، به 20 سال گذشته دوران قبل از ازدواج پدر و مادرشان سفر کرده و با تغییراتی که در پدر و مادرشان ایجاد کردهاند، باعث تحول در زندگی آنها میشوند. پرویز دانش شهامت پیدا کرده و واقعیت را به مدیر کل میگوید، رییس شرکت اخراج و دانش، مدیر شرکت میشود