فرنهرفر (پیکولی)، نقاش بزرگ و مشهوری است که دوست قدیمی اش، پوربوس (آربونا)، نقاش جوان بلندپرواز، نیکلا (بورشتاین) و محبوبهٔ او، ماریان (بئار) به دیدنش آمده اند. فرنهوفر با دیدن ماریان تصمیم می گیرد دوباره روی شاهکار خود، مزاحم زیبا که قبلاً مدل آن همسرش، لیز (برکین) بوده، و سال ها پیش نیمه کاره رهایش کرده بود، کار کند. ماریان می پذیرد تا مدل فرنهوفر شود و نقاش با جدیت تمام مشغول خلق اثری دشوار می شود.