وجن تی که دختر یک هنرمند است مخالف میل پدرش که قصد داشته او را به عقد یک خواننده درآورد فرار می کند. وجن تی پس از فرار با چند بچه که آن ها هم دور از چشم دایی مجردشان به شهربازی آمده اند آشنا شده و همراه آن ها به خانه شان می رود. بعد از آن که دایی بچه ها از حضور وجن تی در خانه اطلاع پیدا می کند...