در یک بازنگری مدرن از Freakshow Tod Browning (1932)، Freakshow داستان داستان گروهی از جنایتکاران را می دهد که تصمیم می گیرند با امنیت کار در یک سیرک مسافرتی پنهان شوند. در ابتدا، آنها با استفاده شخصی به منظور فروش محصولات بلیط سرقت می کنند، اما لوسی بسیار شلوغ برنامه های بزرگتری دارد. او باند را متقاعد می کند که به او اجازه دهد ازدواج کند و با صاحب سیرک پیر، لون، از سالن سحر بعد از «تصادف رنج می برد»، به او ایمان ببخشد. لوسی می گوید: "مردم تمام وقت می میرند." با این حال، افرادی به طرح خود می رسند، و هنگامی که جوانترین آنها توسط باند بی رحمانه دستگیر شده اند، آنها هیچ رحمتی برای اطمینان از سکوت خود نشان نمی دهند. هنگامی که مردم سیرک بقایای کودک را پیدا می کنند، انتقام سوگند می خورند و هیچ کس از خشم خود نجات پیدا نمی کند - حداقل از همه، خوش تیپ لوسی.