دکتر «اشکوری» معتقد است که میتواند بیماران روانی را با روشهای اختصاصی خود (رفتاردرمانی، خندهدرمانی، تئاتردرمانی) معالجه کند. او برای اثبات نظر خود، جمعی از بیماران یک آسایشگاه روانی را انتخاب و کار خود را آغاز میکند. دکتر «قناعت» رئیس بیمارستان و «ذوالفقاری» معاون وی با تز دکتر «اشکوری» مخالف هستند. بیماران رابطهی خوبی با دکتر «اشکوری» برقرار میکنند. دکتر «اشکوری» با تلاش بسیار و با اعتقاد کامل به علم و ابتکار خود موفقیتهایی هم به دست میآورد و به نتایجی دست مییابد که پزشکان قدیمی آن را غیرممکن میدانستند...