شهر كوچك ميدل وست ، اواخر قرن نوزدهم . « ايزابل آمبرسن » ( كاستلو ) پس از مرگ شوهرش تصميم مىگيرد با « يوجين مورگان » ( كاتن ) كه قبلا به او علاقهمند بوده است ازدواج كند . اما پسرش ، « جرج » ( هولت ) با آن كه به دختر « مورگان » ، « لوسى » ( باكستر ) علاقه دارد ، با اين وصلت مخالف است.