رانندهی جوانی شیفتهی دختری شهری میشود، مرد ثروتمندی نیز به دختر توجه دارد و میخواهد او را فریب دهد.رانندهی جوان مانع تحقق خواستهی کثیف مرد ثروتمند میشود.برادر راننده که سپاهی دانش است وارد شهرک میشود و او نیز به دختر دل میبازد و از برادرش میخواهد که دختر برای او خواستگاری کند.رانندهی جوان نز همین کار را میکند اما مرد ثروتمند با تحریکاتی آن دو را برابر هم قرار میدهد و چون نتیجه نمیگیرد، تصمیم میگیرد آنها را از بین ببرد و او ابتدا برادر کوچک را به قتل میرساند اما مرد ثروتمند گرفتار قانون شده و رانندهی جوان نیز با دختر مورد علاقهاش ازدواج میکند.