در یک مزرعه در غرب فرانسه، کاترین یک دختر کوچولو کوچک، رویاهای فرار از زندگی شادی او. پدر و مادرش به نظر نمی رسند که قلب چیست و پدرش می تواند گاهی اوقات خشونت آمیز باشد. امید تنها امیدی در کامیون های بزرگ است که روی جاده اصلی در پنجره اتاق خواب خود حرکت می کنند. یک روز شاهزاده او با چرخاندن یکی از این ماشین های بزرگ جذاب خواهد شد و ستون مدرن خود را از بین می برد و بیش از رنگین کمان می کشد. بنابراین او اجرا می شود و در امتداد جاده، در شورت های قرمز، بیش از حد تنگ است که او تبدیل به یک زن جوان، در تلاش برای ترغیب یکی از این شوالیه های مدرن است. یک شب یکی از آنها متوجه او می شود. او خوب است اما کاترین به زودی متوجه می شود که او نیز مست و خشونت آمیز است. رویای به یک کابوس ترسناک تبدیل می شود ...