سامیه دختری است که در کودکی تمام اعضای خانواده خود را به جز برادرش حسام در اثر زلزله از دست داده است.اوبه عنوان مددکار در کمیته امداد امام(ره) مشغول به کار است.ثریا یکی از مددجویانی است که با دخترش مژگان زندگی میکند.یکروز جوانی به نام فرزاد با مژگان تصادف میکند.سامیه موضوع راپیگیری میکند و در نهایت با کمک پدر ضارب متوجه میشود که برادر گمشده اش همین فرزاد است.