جلال که دور و برای ۳۰ سال سن داره در مغازه الکتریکی باباش کار می کنه. جرن هم که سنش در همین حدوده در یک مغازه موبایل فروشی مشغول به کاره. جلال و جرن ۶ سال هست که کنار هم هستن ولی هنوز جلال پیشنهاد ازدواج به جرن نداده . بعد از اینکه جلال به پارتی پایان مجردی دوستش میره و جرن خبردار میشه – دعوای درست و حسابی بینشون اتفاق میافته ، بلاحره جلال با دروغ و دغل به پارتی میره . تو پارتی دوست جلال وقتی که جلال داره با دخترای روس خوش میگذرونه ازش فیلم برمیداره و میزار تو اینترنت . جرن هم وقتی این ویدیو رو می بینه تصمیم میگیره از جلال جدا بشه و ....