آقای سعادت، مأمور وصول مالیات در ادارهٔ دارایی است که به تازگی به منزل جدید اسبابکشی میکند اما بهدلیل فقدان فرهنگ آپارتمان نشینی، دچار مشکلاتی میشود که در نهایت با همکاری ساکنان ساختمان، حل میشود. از طرفی دیگر، آقای سعادت دختری دمِبخت دارد که یکی از همکلاسیهایش در دانشگاه، خواستگار اوست. پس از آشنایی اولیه، معلوم میشود پدر این پسر، فردی خاطی در پرداخت مالیات است که سابقه درگیری و پیشنهاد رشوه به آقای سعادت را هم دارد. در انتها، پس از فراز و نشیبها و مشکلات زیاد، این دو جوان به هم میرسند.