در سنت لوئیس، دانشمندان دکتر ویلیام هاوسر، شانون مور و کنت به طور تصادفی یک حفره سیاه را در یک آزمایش ایجاد کردند. در حالی که تحقیق در مورد این پدیده، دکتر هاسر و کنت می میرند و ارتش به فرماندهی ژنرال ریکر به آزمایشگاه می آیند. شانون سعی می کند با دکتر برجسته دکتر اریک بریس تماس بگیرد، اما دانشمند به تلفن پاسخ نمی دهد، زیرا او پس از طلاق از پسرش به الیزابت همسر سابقش رنج می برد. وقتی او تماس گرفت، او به آزمایشگاه می آید و به زودی متوجه می شود که آزمایش نیز یک موجودی است که انرژی را خنک می کند. نیروهایی که می خواهند یک حمله هسته ای به موجودات داشته باشند، اما اریک هشدار می دهد که اقدام سیاهچاله را افزایش خواهد داد. او همچنین معتقد است که موجودی ممکن است از بین برود و سیاه چاله بسته شود، اگر آنها به یکدیگر جذب شوند. با این حال، تنها ژنرال ریکر از نظریه خود حمایت می کند در حالی که ژنرال تیت می خواهد محل بمب را بمباران کند.