اصغر، جوان جیببر، پس از آزادی از زندان تحت فشار خانواده نامزدش در پی شغل آبرومندی است که طی حادثهای دست راستش قطع میشود. دست راست مرد متدینی که مرگ مغزی شده به دست اصغر پیوند زده میشود و از آن پس تحت تاثیر آن قرار میگیرد و با وجود رفقای ناباب و طرح یک دزدی بزرگ، او توبه نامهای مینویسد