در دهه 1990، در مغولستان داخلی، Xiaolei 12 ساله در تابستان با پدرش، که در یک استودیوی فیلم کار می کند، و مادر مشتاق تحصیل او، لذت می برد. اما زندگی به سرعت در حال تغییر است، زیرا مشاغل پایدار در شرکت های دولتی ناپدید می شوند. ژانگ دالی، مدیر ژوهان هیثت، که از "جادوی افکار پوچ" که در هنگام بازدید از مادربزرگش تجربه کرده بود، الهام گرفته است، یک عکس از گذشته کشورش را در یک رنگ تک رنگ ایجاد کرده است. این فیلم به تنهایی از لحاظ دلخوری از درامهای مردمی محبوب، نمایش یک تصویر جداگانه پسرانه را به نمایش میگذارد. Pema Tseden از سگ قدیمی و Tharlo، تهیه کننده اجرایی است. در یک شهر کوچک در غرب چین در اوایل دهه 1990، پس از اتمام مدرسه ابتدایی، Xiaolei منتظر تعطیلات طولانی مدت تابستانی خود، بدون مشاغل خانگی است. با این حال، این تابستان گرم تابستان غیر معمول است که تصور می کند، همانطور که با تغییرات شرکت های دولتی و از دست دادن امنیت شغلی همخوانی دارد. در حالیکه Xiaolei و دوستانش روزهای دور را ترک می کنند، شوک از اصلاحات شرکت های دولتی، والدینش را می بیند، به نظر می رسد آرامش در نور آفتاب، وحشت زده با اضطراب درونی. با گذشت زمان، جیاولی احساس می کند که یک انقلاب بی سر و صدا صورت گرفته است. پدرش باید یک کارگر مهاجر برای ایجاد زندگی، با مادر و پسر متکی به یکدیگر باشد. Xiaolei احساس می کند که زندگی به طور کامل تغییر کرده است. یک شب در اوایل پاییز، epiphyllum در حیاط Xiaolei شکوفه می شود، مثل آن بود که آخرالزمانی بود.