"توفیق" توزیع آب را در انحصار خود درآورده اما "مسلم" در این زمینه به رقابت با وی میپردازد. توفیق وسیلهی ایادیش ابتدا اشکلات زادی برای او پیش میآورد. گاری او را میشکند، اسبش را میکشد و خودش را مورد ضرب و جرح قرار میدهد. مسلم ایستادگی میکند و توفیق سرانجام او را از بین میبرد. ولی خودش نیز از بین میبرد و از آن پس توزیع آب ساده میشود و به سهولت در دسترس همگان قرار میگیرد.