در این سازگاری طولانی ترین داستان هانس کریستین آندرسن، ملکه زیبای برفی دو فرزند را دستگیر کرده و اکنون آنها را از هم جدا می کند. او یک یخ ویژه یخ خود را به چشم پسر وارد کرده است، به طوری که قلب او به یخ تبدیل خواهد شد و برای او مناسب خواهد بود. در عین حال، خواهر پسر نیز آزاد شده و تلاش می کند برادرش را پیدا کند. هنگامی که او می کند، گرما از عشق او برای او قلب منجمد خود را ذوب می کند و قله ی برفی را به طور قاطعانه بر می دارد.