زهره اعتماد، پرستاری است که به حرفهاش عشق میورزد و مشغله کاریاش زندگی خانوادگیاش را تحت الشعاع قرار میدهد.مسعود نامزد زهره از این بابت ناراضی است و تصمیم به جدایی میگیرد. اما از عشق زهره به بیماران و حرفهاش کم نمی شود تا اینکه طی حادثهای مسعود مجروح میشود و به بیمارستان منتقل میگردد.او دچار فراموشی میشود اما به مرور زمان با مراقبتهای پرستاران و کمکهای زهره سلامتی خود را به دست میآورد و تصمیم به ازدواج با زهره میگیرد.