ایرج سخایی، فردی است که در حرفه مشاور املاک فعالیت دارد، اما از آنجا که دراین زمینه تازهکار است، نمیتواند درآمد قابلتوجهی کسب کند. این در حالی است که همسر او «نازنین» در شرف زایمان است. ایرج به همراه ناهید خواهر نازنین بیصبرانه در انتظار تولد نوزاد در راه هستند. دراین بین آقای صادقی، فرد خیری که مسئول یکی از مراکز بهزیستی است، به خاطر تامین هزینههای مربوط به بیماران و بچههای بیسرپرست، تصمیم به فروش زمین وقفی پدرش میگیرد.