کامران افشاری در جریان مسافرت با دوستان خود بیتا و حشمت، توسط فردی بنام رضا خدامردی که از فرماندهان جنگ بود کشته میشود. با قتل کامران، خواهر او نیلوفر به ایران باز گشته و با حضور در دادگاه نامزد سابق خود را در لباس قاتل میبیند. نیلوفر در پی اظهارات رضا در دادگاه مبنی بر بی گناهی متوجه مسئلهای مرموز در جریان قتل برادرش میشود، اما بدنبال ناتوانی در اثبات بی گناهی رضا و همچنین اصرار مادرش مبنی بر قصاص قاتل تصمیم به خروج از کشور میگیرد.