خانواده فیروز مشتاق که بی قیف و قپی به سفری رفته اند ، در راه بازگشت به تهران با دختری همسفر می شوند که از نظر بهروز ، «نیمه گمشده» قلمداد می شود و به ضرس قاطع ، شروعی برای فرو رفتن خانواده در آمپاس است! بماند که با آنچه از نصرت و شرایط جدیدش مشهود به نظر می رسد ، بستر قمپزش گسترده تر از قبل شده است و با عقبه ای که از آنان سراغ داریم ، ماجراهایی آغاز می شوند که بی هیچ شائبه ای در زندگی همه و بویژه کسانی که پا به قالیشویی می گذارند ، تاثیرگذار هستند!