جوان متمولی بشدت جدی و مقرراتی است.رانندهی او با دو دختر آشنا میشود که از اصفهان به تهران آمده اند و در جستجوی کار هستند.راننده برای آنها در کابارهای کار پیدا میکند.جوان متمول دخترها را میبیند و به یکی از آنها علاقمند میشود.دختر متدرجاٌ بر روحیه و رفتار جوان متمول تاثیر گذارده و در پایان نیز با او ازدواج میکند.