استفانو تورینو هیچ ارتباطی با قبیله کولی خود ندارد، اما برادرش مارکو در غیر این صورت فکر می کند. مارکو برای استفانو با یک زن کولی جوان از شیکاگو، آنی کالداش، ازدواج می کند. استیفو یا استیو که اکنون ترجیح می دهد نامش فاش شود، هیچ کاری با آن ندارد، اما آنی او را متقاعد می کند که قصد ندارد او را به قاچاق که قصد دارد فرار کند، قبول کند، به محض اینکه مارکو پدرش را که 2000 وعده داده شده استیو تصمیم می گیرد همراه با گنگ باشد اما وقتی که آنی تصمیم می گیرد با او ازدواج کند او می شود به دام افتاده است. استیو چند ماه استراحت می کند، اما زمانی که تقاضای آنی برای طلاق را باز می گرداند او را مجددا تصحیح می کند.